بذار که تشنه جون بدم چون سهم خواهریمه
یا حسین ببین خمیده قدم
حالا شده اسم تو اَشهدم
وای برات گریه کردم هر شب
وای نیفتاده اسمت از لب
وای بیا که بریده زینب
منو ببخش اگه تا حالا واسه تو نمردم
منو ببخش اگه برات کم تازیانه خوردم
منو ببخش اگه تنت رو
دست خاک گرم صحرا سپردم
یا حسین ببین خمیده قدم
حالا شده اسم تو اَشهدم
تموم زندگیتو خواهر پای من گذاشتی
معلومه از قد هلالت روز خوش نداشتی
خواهرم چطوره وضع پَرِت
چطوره زخمی که بود رو سرت
وای نمیره ز یادم اون حال
وای چطوری توی اون جنجال
وای خودت رو رسوندی گودال
منو ببخش اگه نمازت رو شکسته خوندی
کشون کشون خودت رو پای راس من کشوندی
منو ببخش اگه زمین خوردی همش تو صحرا
هِی جا می موندی
منو ببخش اگه تا حالا واسه تو نمردم
منو ببخش اگه برات کم تازیانه خوردم
منو ببخش اگه تنت رو
دست خاک گرم صحرا سپردم
یا حسین ببین خمیده قدم
حالا شده اسم تو اَشهدم
پیراهن خونیت داداشم یار تنهاییمه
روزی هزار دفعه می مردم این یه سال و نیمه
یا حسین نفس نمونده برام
منو شکسته داداش داغ شام
وای تمومی نداره ماتم
وای دارم جون میدم از این غم
وای من و اون همه نامحرم
هنوز رو دست و پای من جای رد طنابه
هنوز همه مصیبتم از مجلس شرابه
هنوز خجالتم همینه دختر تو جا موند کنج خرابه
منو ببخش اگه تا حالا واسه تو نمردم
منو ببخش اگه برات کم تازیانه خوردم
منو ببخش اگه تنت رو
دست خاک گرم صحرا سپردم
یا حسین ببین خمیده قدم
حالا شده اسم تو اَشهدم
با دست بسته هست ، ولی دست بسته نیست
زینب سرش شکست ، ولی سرشکسته نیست