متن نوحه در ادامه ی مطلب
دم آخر به یاد تو زیارت نامه میخونم
حسین جونم حسین جونم
خودم دیدم که در مقتل حسینم دست و پا میزد
لگد بر پهلویش میخورد و مادر را صدا میزد
حسین جونم حسین جونم
خودم دیدم که جسم تو پر از زخم و جراحت شد
سرت رو که برید از پشت خیالش دیگه راحت شد
دم آخر به یاد تو زیارت نامه میخونم
حسین جونم حسین جونم
حسین غریب مادر حسین غریب مادر
لب گودال خواهر افتاده
ته گودال مادر افتاده
زیر مرکب بی سر افتاده
خنجری رو حنجر افتاده
بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ
لب گودال پیکر افتاده
ته گودال یک سر افتاده
در کنار خیمه ها اما
پاره های معجر افتاد
هرچه او داشت در توان میزد
هرچه او داشت با همان میزد
گریه های بی امانم را
تا که می دید بی امان میزد
بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ
خنجرش را از قفا میزد
پیرمردی با عصا میزدی
یک نفر هم با سر نیزه
در دهانش بی هوا میزد
کاروان رفت یک صدا مانده
سر به نیزه تن جدا مانده
هر کدام با چشم خون دیدند
روی سینه جای پا مانده
بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ
در میان هلهله ای وای
شده غارت قافله ای وای
غیرت الله می رود زینب
همسفر با حرمله ای وای