متن شعر در ادامه ی مطلب
چه تشییعیه چهار نفره
چرا تابوتش تخته های دره
چرا کسی نیست خدا مگه این کشته بی پسره
شهید شده و یه دختری داره که بی خبره
خدایا چقد نحیفه تنش
ولی چرا پس سنگینه بدنش
داره هنوز هم یه عالمه زنجیر زیر پیرهنش
کبودی داره خدا میدونه که چقد زدنش
انگار رفته از یاد ، کنج دام صیاد
آخر از پا افتاد ، واویلا
ای وای داره بیداد ، قاتل حکمش رو داد
امشب میشه آزاد ، واویلا
خدا میدونه که چی می کشید
امونش رو پای شکسته برید
چه ناسزاها به فاطمه می دادن و می شنید
غریبونه رفت ولی آخرش بچه هاشو ندید
چقد شبیه حسین می مونه
یهودی اون رو خارجی می خونه
تموم تنش شده مثل زینب پر از نشونه
تو این همه سال یا سیلی می خورده یا تازیونه
آقا آقام آقام ، آقا آقام آقام ، آقا جان
به شب نشینی زندانـــیان خورم حسرت
که نقل محفلشان دانه های زنجیر است