ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بى خانه زیر سایه ی دیوار خوش ترست
دیوانه بین کوچه و بازار خوش ترست
از هر چه بگذرم سخن یار خوش ترست
یعنى کلام حیدر کرار خوش ترست:
من عاشق محمدم و جار می زنم
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بى خانه زیر سایه ی دیوار خوش ترست
دیوانه بین کوچه و بازار خوش ترست
از هر چه بگذرم سخن یار خوش ترست
یعنى کلام حیدر کرار خوش ترست:
من عاشق محمدم و جار می زنم
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تیغ ابرویت غزل را در خطر انداخته
پیش پایت از تغزل بس که سر انداخته
مرد این میدان جنگ نابرابر نیستم
تیر مژگانت ز دست دل سپر انداخته
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
کار و بار دو جهان ریخت به هم غوغا شد
چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد
رفتی و خنده به کاشانه ی تو گشت حرام
رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
هر عاشقی ست در طلبت أیها الرّسول
اَلجَنَةُ لَهُ وَجَبَت أیها الرّسول
عالم هنوز تشنه ی درک حضور توست
أرض و سماست در طلبت أیها الرّسول