ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دست بر سینه فرود آمد و دَم خوشبو شد
اشک از چشم برون آمد و غم خوشبو شد
نوحه های دودمه تاب ز هیات بردند
غم که روی جگرم ریخت ، دلم خوشبو شد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دست بر سینه فرود آمد و دَم خوشبو شد
اشک از چشم برون آمد و غم خوشبو شد
نوحه های دودمه تاب ز هیات بردند
غم که روی جگرم ریخت ، دلم خوشبو شد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
باب لهوف گریه و باب تو سوختن
این نعمت است در تب و تاب تو سوختن
عالم خراب ، حال من از آن خراب تر
حق است پای حال خراب تو سوختن