ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تا حضور تو دل خسته مسافر شده است
توشه بر داشته از گریه و زائر شده است
دیرگاهی است که مانند کبوتر ؛ جبریل
روی دیوار بقیع تو مجاور شده است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تا حضور تو دل خسته مسافر شده است
توشه بر داشته از گریه و زائر شده است
دیرگاهی است که مانند کبوتر ؛ جبریل
روی دیوار بقیع تو مجاور شده است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
خشکی ام رفت و وصل دریا شد
سردی ام رفت و فصل گرما شد
فارغم از خودم خدار را شکر
آسمانی شدم خدا را شکر
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
صحبت از عاشقی و عشق جگر می خواهد
دم زدن از لب معشوق شِکر می خواهد
بال در بال مَلِک دور مَلَک چرخ زدن
نظر حضرت حق ، همّت پَر می خواهد