ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد
دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد
اگر از شانه ی من بار گنه بردارید
پای این بنده هم از عرش فراتر برسد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
زل میزند با چشم های تر به مادر
هِی فاطمه در لحظه ی آخر به مادر
سرمایه اش را داد پای دین خدیجه
پس در قبالش هدیه شد کوثر به مادر
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
اسلام را هر جور می شد یاوری کردی
همراه پیغمبر شدی و رهبری کردی
مهرت نه تنها در دل پیغمبر افتاده
بلکه تو حتی از خدا هم دلبری کردی
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
والا مقام ! ای مادر زهرا خدیجه
مادربزرگ زینب کبری خدیجه
خرج خدا شد ثروتت یکجا خدیجه
کوری چشم شور بعضی ها خدیجه
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
حتى اگر نبخشد ، این چشم تر می ارزد
این دور هم نشینى وقت سحر می ارزد
جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست
هر وقت می نشیند در پشت در می ارزد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بالاتر از بالایی و بالانشینی
هر چند با ما خاکیان روی زمینی
شایسته ی وصف زبان کردگاری
نه درخور توصیف های این چنینی
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
زمان مدح تو شد ای ملیکه ی مکه
برای مدحت تو آیه ها به صف شده اند
غزل برای تو چون کم سروده ام حالا
برای شعر تو آرایه ها به صف شده اند
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ز هر طرف مه رخساره ات به جلوه گری ست
خموش باد نگاهی که ناظر دگری ست
دو صد مسیح نفس مانده واله و مبهوت
که در فضای شفاخانه ات عجب اثری ست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
توبه از جرم و خطا ، حال سحر می خواهد
خلوت نیمه ی شب اشک بصر می خواهد
وادی طور همین هیئت هر هفته ی ماست
دیدن نور خدا اهل نظر می خواهد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بیمار می شوم که پرستاری ام کنی
خود را زمین زدم که هواداری ام کنی
گوشم پر از نصیحت و حرف است ای رفیق
من آمدم که رفع گرفتاری ام کنی
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
خورشید پشت ابر ! نشانی به ما بده
ای ماه ! مژده ی رمضانی به ما بده
مثل نسیم صبح از این جا گذر کن و
باد صبای مشک فشانی به ما بده
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
اینجا کریمی هست که بسیار می بخشد
لب وا نکردی تا کنی اقرار می بخشد
تأثیر استغفار ، اوجِ باور عبد است
قبل از گنه کردن تو را غفّار می بخشد