متن شعر در ادامه ی مطلب
هنگام تجلیات پیغمبر شد
هنگام ظهور حیدری دیگر شد
از نسل حسین بن علی این شب ها
پیغمبری آمد و علی اکبر شد
بازار مرا با قدمت گرم نکردی
یک چند غلامی که بیایی ببری هست
اجداد من از دیر زمان عاشق عشقند
دیدید که در طینت ما هم هنری هست
در غیبت شه روی به شهزاده می آرند
صد شکر که در خانه ی آقا، پسری هست
هر جا قد و بالای رشیدی ست، یقیناً
دنبال سرش نیم نگاه پدری هست
یا حضرت ارباب، دمت گرم و دلت شاد
یا حضرت ارباب کرم، خانه ات آباد