ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
کلیم بی کفن کربلای میقاتی
خلیل بت شکن کعبه ی خراباتی
چه فرق می کند آخر به نیزه یا گودال ؟
همیشه و همه جا تشنه ی مناجاتی
نخوان که نور کتاب خدا ندارد راه
به قلب سنگی این مردم خرافاتی
کنار نیزه ی تو گریه می کند یحیی
شنیده معنی ذبح العظیم آیاتی
نگاه لطف تو یک دیر را مسلمان کرد
مسیح من چه قدر صاحب کراماتی !
توان ناقه نشینی به دست و پایم نیست
خدا به خیر کند ، وای عجب مکافاتی
شنیده ام که سفر رفته ای ولی بابا
برای من نخری گوشواره سوغاتی