متن مولودی در ادامه ی مطلب
گدا اومد پیشت با دل پر حاجت
آخه میدونه که کار توست اجابت
صحن اسمال طلا ، آقا کنار تو
چه صفایی داره نماز زیارت
دلا زیر پای تو ، کبوتر هوای تو
آهوی این دل من رمیده در سرای تو
قربون جلال تو ، خونَم آقا حلال تو
قربون لهجه ی مشهدی خادمای تو
من خودم رو بردم از یاد
تا نشستم کنار پنجره فولاد
حرفامو می شنوی تو میدی جوابم
میزنه نقاره با دل بی تابم
چشامو بستم و خودمو می بینم
صحن انقلابم با حال خرابم
من می خوام رو بزنم ، نعره ی یا هو بزنم
بیام و با مژه هام صحنتو جارو بزنم
همه آرزوم اینه تو شبای ولادتت
بیام و روبروی ضریحت زانو بزنم
به چه اسمی چه حروفی
قربون اسمت آقا چقدر رئوفی
من خودم رو بردم از یاد
تا نشستم کنار پنجره فولاد
ما رعیتیم و آقا تویی سلطان
مشهدت نگین بهشت و رضوان
به بیان چه حاجت چیزی که عیونه
گل شهر ایران حرم خراسان
هر دلی پر کشیده ، سمت خراسان رسیده
دم باب الجوادت مثل یه کوه امیده
صحن گوهرشاد تو سنگارو گوهر می کنه
دو تا چشمای شما شبیه دو تا خورشیده
آقا حج فقرایی ، مکه ، مروه
تو برام سعی و صفایی
من خودم رو بردم از یاد
تا نشستم کنار پنجره فولاد