خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۱۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مشهد» ثبت شده است

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دامن آلوده و بار گناه آورده ام

گر چه آهی در بساطم نیست ؛ آه آورده ام

هر که بودم هر که هستم با کسی مربوط نیست

بر امام مهربان خود پناه آورده ام

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تیزی شمشیر هم تسلیم ابرو می شود

شیر هم در پای چشمان تو آهو می شود 

نیست فرقی بین ربّ و عبدِ عین رب شده

گاه ذکرم یا رضا و گاه یا هو می شود

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آسمان است و خسوف قمرش معلوم است

غربت بی حد او از سفرش معلوم است

کوله بار سفر آخرتش را بسته

از مناجات و نماز سحرش معلوم است

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


 در حریم نور جای مشعل و فانوس نیست 

هیچ کس از لطف تو در این حرم مأیوس نیست

شکرِ حق با شیر مادر مهرتان در دل نشست 

واقعا بیچاره هرکس با شما مأنوس نیست

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


غزل ناب تو بیچاره کند دیوان را

جذبه ی عشق تو دیوانه کند انسان را

طرز رفتار تو شد ارثیه خدّامت

که کند سرمه ی چشمان ، قدم مهمان را

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از داغ زهر پیکرم آتش گرفته است

گویی تمام بسترم آتش گرفته است

تر می کند لبان مرا کودکم ولی

از تشنگی ، لب ترم آتش گرفته است

مسافر کربلا

003

جهت دریافت کامل مراسم " شب اول ماه صفر " به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 


مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دوباره تشنه ی جام وصال آمده ام

به کیل خالی و دست سؤال آمده ام

شمیم وصل تو هیهات از سرم برود

خمار رایحه ی لا یزال آمده ام

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بهر حاجات اگر دست دعا برخیزد

دلبری هست به هر حال به پا برخیزد 

لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است

هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخیزد 

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از آسمان شبت یک ستاره می خواهم

برای درد دلم راه چاره می خواهم

میان خمره ی چشمت شراب نوشیدم

از آن شراب نداری؟... دوباره می خواهم

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر چند که در شهر تو بازار زیاد است

باید برسم زود... خریدار زیاد است

من در به درِ پنجره فولادم و دیریست

بین من و آن پنجره دیوار زیاد است

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما