ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بال کسی به اوج هوایت نمی رسد
حتی ملک به گرد دعایت نمی رسد
دسـتان آسمان به بلنـدای آسمان
بر خاک ریشه های عبایت نمی رسد
آقا بدون نور تو حتی فرشته هم
گمراه می شود ؛ به هـدایت نمی رسد
تو چهارمین علی سریر ولایتی
درک زمین به فهم ولایت نمی رسد
فخر گدایی سر کویت همین بس است
صد پادشاه هم به گدایت نمی رسد
ما را غلام حضرت هادی نوشته اند
دیوانگان غیر ارادی نوشته اند
وقتی قرار شد که کمی سروری کنم
باید همیشه پای شما نوکری کنم
روی زمین که رد و نشان از شما کم است
باید نظر به نقطه ی بالاتری کنم
وقتی قرار شد به تو نزدیک تر شوم
باید که التماس به چشم تری کنم
بار رسالت غم تو روی دوش من
پس می توان به عشق تو پیغمبری کنم
با این گدایی سر کوی تو بی گمان
باید به کل عالمیان سروری کنم
چون دل میان زلف کسی ساده گم شدم
شکر خدا اسیر امام دهم شدم