ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
در حرم لب بر لب پیمانه باشد بهتر است
شمع دورش چند تا پروانه باشد بهتر است
بهتر آن که از در هر خانه نومیدم کنند
دل اگر با غیر تو بیگانه باشد بهتر است
گر بنا باشد دلم را جز تو آبادش کند
این دل ویران همان ویرانه باشد بهتر است
جان من آقا مرا سرگرم کاشی ها مکن
میهمان مشغول صاحب خانه باشد بهتر است
صحنتان را می زنم بر هم ، جوابم را بده
این گدا گاهی اگر دیوانه باشد بهتر است
مدّعی در این حرم از سیر بالاها مگو
این کبوتر فکر آب و دانه باشد بهتر است
گنبدت مال همه ؛ باب الجوادت مال من
جای ما پشت در میخانه باشد بهتر است
من که هر بار آمدم اینجا گنهکار آمدم
توبه هم قولش اگر مردانه باشد بهتر است
تا شب قبرم که می آیی برای دیدنم
این دل ما پیش تو بیعانه باشد بهتر است
صبح محشر هم خودت دنبال کار ما بیفت
پشت ما توصیه ی شاهانه باشد بهتر است
گریه کردم شانه ی گرم ضریحت بغض کرد
وقت گریه سر روی یک شانه باشد بهتر است
کربلا از تو گرفتن واقعاً شیرین تر است
روزی ما هم از این کاشانه باشد بهتر است
اشک می خواهم ز تو دریای " فَابکِ للحسین "
رزق ما از جام سقاخانه باشد بهتر است