جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید
لطف اگر لطف تو شد دست گدا خوب تر است | مناجات با امام زمان
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست | روضه ی حضرت ام کلثوم سلام الله علیها
متن اشعار :
مناجات با امام زمان :
لطف اگر لطف تو شد دست گدا خوب تر است
سر این سفره زمین گیری ما خوب تر است
آخرِ سر به هوا بودن اگر لطف شماست
هر چه نوکر بشود سر به هوا خوب تر است
هم خجالت زده ام هم به شما دلگرمم
ماندنم بین همین خوف و رجا خوب تر است
ما به اینجا نه پی نان و نمک آمده ایم
با کمی آب تصدُّق به گدا خوب تر است
حُسن سجاده به این گریه ی نیمه شب هاست
اهل طاعت بشود اهل بُکا خوب تر است
گر چه خوب است همین قدر که محتاج تواَم
بپذیرید در این خیمه مرا خوب تر است
حیف این خاک که تنزیل مقامش بدهند
خاکِ پای تو اگر نیست طلا ، خوب تر است
جمکران سنگ نشانی ست که ره گم نشود
خانه با بودن یک قبله نما خوب تر است
دارد از راه رجب می رسد و آن شب ها
گریه کن که برسد کرب و بلا خوب تر است
روضه ی حضرت ام کلثوم سلام الله علیها :
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست
پیشگاه کرمت عرصه ی جولان ها نیست
از کرامات فراوان تو خوبان ماتند
این همه حسن در اندیشه ی انسان ها نیست
عصمت از فاطمه داری که مطهر شده ای
احتیاجی پی این امر به برهان ها نیست
نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو
گرچه حک نام تو در صفحه ی اذهان ها نیست
شام زیر لگد خطبه ی تو جان میداد
مثل تو هیچ کسی فاتح میدان ها نیست
رمز عرفان اثر سجده ی پیشانی توست
احتیاجی سر این سفره به عرفان ها نیست
خواستی تا همه جا صحبت زینب باشد
مدح و مرثیه اگر از تو به دیوان ها نیست
ام کلثوم شدن زینب و زهرا شدن است
حرف عشق است در آن صحبت عنوان ها نیست
ازدواج تو و نمرود مدینه ؟ هیهات
نخی از چادر تو قسمت شیطان ها نیست
نمک سفره ی افطار پدر هستی تو
لذتی بی تو در این شیر و در این نان ها نیست
می شود گفت ز تو از غم و درد تو نگفت ؟
مدح خوب است ولی مکفی گریان ها نیست
یوسفت در عوض چاه به گودال افتاد
چون تو دلسوخته در یثرب و کنعان ها نیست
سر و سامان تو را نیزه ای از پا انداخت
خیمه ی سوخته جای سر و سامان ها نیست
ناز پرورده ی دستان پر از مهر علی
شأن تو ناقه ی عریان و بیابان ها نیست
دور تا دور تو با هلهله جمعیت بود
بزم مِی طشت طلا جای پریشان ها نیست
هرچه گفتم کمی از قدر و مقام تو نشد
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست