ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بی سبب نیست که دل واله و مجنون شده است
آمدی ماه رجب هم به تو مدیون شده است
نام تو اذن دخولم شده در ماه خدا
بندگی با شب میلاد تو مقرون شده است
اول ماه رجب تا سحر سیزدهم
از مدینه به نجف راه چه گلگون شده است
واژه ها مست تو گشتند ... همه جمله شدند
جمله ها در اثر حب تو موزون شده است
شجره نامه ات از ربّ جلی آمده است
فضل در پیش سجایای تو مفتون شده
خاندانت همگی اهل کرامت هستند
بینتان بنده نوازی است که قانون شده است
حوزه ی علمیه یک گوشه ز الطاف شماست
شیعه تا روز قیامت به تو مدیون شده است
هر که از دست شما جام ولایت نگرفت
تا خود حشر در این میکده مغبون شده است
لعنت حق به کسی که به شما پشت کند
آن که از دایره ی عشق تو بیرون شده است
دور قبرت همه از ذریه ی طاغوتند
دل ما از غم این فاجعه محزون شده است
دل ما سوخت ولی از دل مهدی چه خبر ؟
مطمئنا دل زهرایی او خون شده است
طبق فرموده ی ناب پسرت : پیکرتان...
در دل تک تک عشاق تو مدفون شده است
کاش روزی برسد در حرمت سجده کنم
در حریمی که رفیع است و دگرگون شده است