ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بی سبب نیست که دل واله و مجنون شده است
آمدی ماه رجب هم به تو مدیون شده است
نام تو اذن دخولم شده در ماه خدا
بندگی با شب میلاد تو مقرون شده است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بی سبب نیست که دل واله و مجنون شده است
آمدی ماه رجب هم به تو مدیون شده است
نام تو اذن دخولم شده در ماه خدا
بندگی با شب میلاد تو مقرون شده است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گلشن توحید ، آباد امام باقر است
مرغ دل در هر نفس یاد امام باقر است
در تجلّی نور ارشاد امام باقر است
شادی اجداد و اولاد امام باقر است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
حرفی نزن از تشنگی دریا رسیده
از بی پناهی ها مگو مأوی رسیده
پیغمبر آمد خیر نازل شد از آن پس
فیض مدام از عالم بالا رسیده
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
صحبت از عاشقی و عشق جگر می خواهد
دم زدن از لب معشوق شِکر می خواهد
بال در بال مَلِک دور مَلَک چرخ زدن
نظر حضرت حق ، همّت پَر می خواهد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
موّاج می شویم و به دریا نمی رسیم
پرواز می شویم و به بالا نمی رسیم
این بال ها شبیه وبالند ، ابترند
وقتی به سیر عالم معنا نمی رسیم
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دلم پر مى زند امشب براى حضرت باقر
که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا
کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر