ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
خوش آن نسیم که مى آید از کنار بقیع
خوشا هواى روان بخش و مُشک بار بقیع
فرشتگان ز زمین مى برند سوى بهشت
براى غالیه ی حوریان غبار بقیع
اگر که طور تجلّى ز صدق مى طلبى
بیا به گلشن روحانى دیار بقیع
دریغ و درد که از ظلم دشمنان خدا
خراب شد همه آثار بى شمار بقیع
ایا که غیرت دین دارى و ولایت آل
ببار خون ، عوض اشک در کنار بقیع
خراب کرد ستم ، مشهد چهار امام
کز آن شرف به سما یافت خاکسار بقیع
نخست مرقد سبط نبى امام حسن
بزرگ محور اعزاز و افتخار بقیع
مزار حضرت سجاد ، اسوه ی عبّاد
امین اعظم حق ، رکن استوار بقیع
مزار حضرت باقر ، عزیز پیغمبر
که بر فزوده به اجلال و اشتهار بقیع
مزار حضرت صادق رئیس مذهب و دین
جهان علم و عمل ، نور کردگار بقیع
قبور منهدم دیگر از تبار رسول
فزوده است بر اوضاع رنج بار بقیع
ز ظلم فرقه ی وهّابیان ناکس دون
بیا ببین که خزان گشته نوبهار بقیع
سعودیان عمیل یهود و صهیونیسم
ز ظلم ، هتک نمودند اعتبار بقیع
قبور آل پیمبر ، خراب و ویران است
فرشتگان همگان اند سوگوار بقیع
در این مصائب عظمى ولىّ عصر بوَد
شکسته خاطر و محزون و داغدار بقیع
کند ظهور و جهان پر کند ز دانش و داد
زند به ریشه ی خصم ستم شعار بقیع
قیام باید و مردانگى و همّت و عزم
که برطرف کند این وضع ناگوار بقیع
وگرنه تا نشود قطع دست استعمار
جهان شیعه بود زار و دل فکار بقیع
حرامیان به حرم تا که حاکم اند رواست
که مسلمین همه باشند شرمسار بقیع
سلام بى حد و بسیار بر پیمبر و آل
درود وافر و بى انتها نثار بقیع
ز یاد مرقد ویران اولیاى خدا
همیشه " لطفى صافى " است بى قرار بقیع