ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
عرش زیر علم توست اباعبدالله
فرش خاک قدم توست اباعبدالله
نه فقط دشت جگر سوخته ی کرب و بلا
همه عالم حرم توست ابا عبدالله
آنچه داریم و نداریم خدا می داند
که کمی از کرم توست اباعبدالله
مکتب و صوم و صلاة و شرف و عزت ما
همه مرهون دم توست اباعبدالله
شادی هر دو جهان بر دگران ارزانی
دل ما وقف غم توست اباعبدالله
به خدایی خداوند دو عالم سوگند
گریه ی خلق کم توست اباعبدالله
تو که هستی که زیارتگه ارواح رسل
حرم محترم توست اباعبدالله
دین اسلام سرافراز ز خون تو ولی
قامت کوه خم توست ابا عبدالله
" میثم " از خویش چه دارد که به وصفت آرد
هرچه دارد ز دم توست اباعبدالله