ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
روز تولدت به غلط روز دختر است
در اصل روز آمدنت روز خواهر است
شادند از حضور تو اهل جهان ولی
خوشحالی امام رضا جور دیگر است
امشب به اعتبار روایات مانده ام
میلاد توست یا شب میلاد کوثر است
وقتی پس از کریم تو تنها کریمه ای
اسم تو با امام حسن حاصلش زر است
از هرچه بگذریم نشد بگذریم از این
از خواهری که این همه عشق برادر است
دریاچه ی نمک سندش ، بین اهل بیت
آری طعام سفره ی تو با نمک تر است
پس قلب این کویر به شوق تو می تپد
وقتی که کوه خضر برای تو منبر است
امشب حساب کرده ام از خانه تا حرم
به نیت امام رضا هشت تا در است
با این حساب باز دل بیقرار من
آهوست توی مشهد و در قم کبوتر است
جمع دل من و دل هرکس به غیر تو
در بین صحن آینه جمع مکسر است
" ما را سری ست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند " هدیه ی ما باز هم سر است
جای بقیع و آن همه قبری که خاکی است
دیدم در این حرم چه قدر سنگ مرمر است
او هم شبی درست پدر را ندیده است
معصومه هم رقیه ی موسی بن جعفر است