ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
لحظه ی وصل رسیده ست خدا رحم کند!
نفس روضه بریده ست خدا رحم کند!
تویی آن شاپرکِ ناز که بین راهت
دشمنت تار، تنیده ست خدا رحم کند!
ادب و رحم و جوان مردی و این گونه صفات
دور از این قومِ دریده ست خدا رحم کند!
وسط خطبه ی تو کاش دگر هو نکشند
رنگ عباس پریده ست خدا رحم کند!
مادرش داد علی را ببری آب دهی
حرمله نقشه کشیده ست خدا رحم کند!
از همین لحظه که هنگام خداحافظی است
قامت عمه خمیده ست خدا رحم کند!
از تو آقا چه بگویم که نرنجد مادر
صحبت از رٱس بریده ست خدا رحم کند!