ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
سید و سـالار تمام شهدایی حسین!
با لب عطشان به لب آب، فدایی حسین!
تشنه لبی؛ تشنهلب کرب و بلایی حسین!
با بدن بیسـر خـود شافـع مایی حسین!
خون خدایی حسین! هستی مایی حسین!
سلام ما سلام ما بر تـن عریـان تو
سلام ما سلام ما بر لب عطشان تو
سلام ما به زخـم پیکـر جوانان تو
بـا گلـوی تشنـۀ خـود آب بقایی حسین!
خون خدایی حسین! هستی مایی حسین!
سلام ما سلام ما بـه خون پیشانیات
سلام ما به لالهگون صورت نورانیات
سلام ما به نازنیـن کـودک قربانیات
سلام ما بر تو که خود روح دعایی حسین!
خون خدایی حسین! هستی مایی حسین!
سلام ما سلام مـا به گریـۀ زینبت
سلام ما بـه ظهـر امـروز تـو و امشبت
سلام ما به شیهههای اسب بیصاحبت
تو از ستم کشتۀ بیجرم و خطایی حسین!
خون خدایی حسین! هستی مایی حسین!
کعبۀ من، قبله من، نماز من کیست؟ تو
قلب من و راز من و نیـاز من کیست؟ تو
اشک من و سوز من و گذار من کیست؟ تو
ای که تو هم قبله و هم قبلهنمایی حسین!
خون خدایی حسین! هستی مایی حسین!