ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
مادرم در گوش من خوانده است : یا ام البنین
ذکر من تا روز محشر هست : یا ام البنین
هر کسی که توبه اش در محضر ربّ شد قبول
قبل از آن در زیر لب گفته است : یا ام البنین
مستجاب الدعوه شد هرکس که در این روزگار
بر گدایان درت پیوست یا ام البنین !
ما همیشه محضر تو عرض حاجت کرده ایم
هر کجا خوردیم بر بن بست یا ام البنین !
هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند
نوکر عباس تو دربست یا ام البنین !
در حمایت از غریب کربلا ، عباس تو
دست داده تا بگیرد دست یا ام البنین !
فرق او را با عمودی تا دم ابرو شکافت
آن " حکیم بن طُفِیلِ " پست یا ام البنین !
خون چکید از چشم هایش روی نیزه تا که دید
دست زینب را کسی می بست یا ام البنین !
بعد عباست برای غارت اهل حرم
حرمله با شمر شد همدست یا ام البنین !
گرچه قدّت تا شده از غصه ی زینب ولی
حرمتت با کعب نی نشکست یا ام البنین !
۹۴/۵/۱۵