ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب بوی بهشت می وزد ازکربلای تو ای کشته باد جان دو عالم فدای تو برخیز و باز بر سر نی آیهای بخوان ای من فدای آن سر از تن جدای تو
اندر منا ذبیح یکی بود و زنده رفت ای صد ذبیح کشته شده در منای تو رفتی به پاس حرمت کعبه به کربلا شد کعبه حقیقتی دل کربلای تو اجر هزار عمره و حج در طواف توست ای مروه و صفا به فدای صفای تو تا با نماز خوف تو گردد قبول حق شد سجده گاه اهل یقین خاک پای تو با گفتن رضا بقضائک به قتلگاه شد متحد رضای خدا با رضای تو تو هرچه داشتی بخدا دادی ای حسین فردا خداست جل جلاله جزای تو خون خداست خون تو و جز خدای نیست ای کشته خدا به خدا خونبهای تو