ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب هزار شکر که گشتم مقیم کوی حسین نماند در دل پر حسرت، آرزوی حسین خدا گواست نخواهم بهشت و حور و قصور اگر همیشه بود، منزلم به کوی حسین
محبتش که به دل داشت جا، ز روز ازل همان کشید مرا عاقبت به سوی حسین شود مشاهده وجه خدای عزوجل کس ار ز دیده دل بنگرد به روی حسین ز مرقدش همه دم نور حق نمایان است ببین تو نور خدا از رخ نکوی حسین تفاوتی نکند خلق و خوی آن با این چه خلق و خوی محمد چه خلق و خوی حسین حسین و نام حسینم شده است ورد زبان نباشدم به جهان غیرگفتگوی حسین دعای جن و ملک مستجاب خواهد شد اگر دهند خدا را قسم به موی حسین