ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
در انتظار تو چشمم پر آب شد شب سوم
نیامدی جگر من کباب شد شب سوم
اگر غلط نکنم هر دومان بناست بسوزیم
دلم ز داغ عظیمی مذاب شد شب سوم
خودت بیا و به دادم برس ، ز هر کس و ناکس
غلام حلقه به گوشت جواب شد شب سوم
دوباره در غمت آقا مرا شریک بدانید
دوباره سهم دلم اضطراب شد شب سوم
ز " وای عمّتی " تو قیامتی شده بر پا
ز ناله های تو حالم خراب شد شب سوم
نخواستی که بدانم چه آمده سر خانم
چه روضه ها که فقط در حجاب شد شب سوم
حلال کن پسر فاطمه اگر به حضورت
برای ذکر مصیبت شتاب شد شب سوم
بنا نبود به اینجا دلم روانه شود لیک
دوباره حرف اسیر و طناب شد شب سوم
محرم و صفرش را گره زدم و گریزم
نگاه دختر و تشت شراب شد شب سوم