ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای اهل جهان گوش به فرمان محمّد
این پنج کتب آمـده در شـأن محمّد
خواهید که در دامـن بیگانـه نیفتید
آرید همـه دسـت بـه دامـان محمّد
والله قسـم سـوی خداونــد نبـاشد
راهی به جز از عترت و قرآن محمّد
بایـد ز علی مثـل نبـی کرد اطاعت
چون غیر علی نیست کسی جان محمّد
روزی که نبی بود و خدای ازلی بود
والله علی بود و علی بود و علی بود
ای خیـل رسـل بـوده از آغـاز بشیـرت
وی آمــده خـلوتگـه معبـود، سریـرت
در حشر به گلزار جنانش، چه نیاز است
آن کـو نگـرد بـر گـل رخســارِ منیرت
بـر تخـت سلیمـان نبـی نــاز فـروشد-
هر کس بنشیند به روی فرشِ حصریت
ما محـو تجـلای تـو هستیـم و ندیدیم
عمری است که جبریلِ امین است اسیرت
از صبح ازل، نخل رسالت به تو بر داد
آییـن تـو تنهـا مـدنیّت بـه بشر داد
تو نوری و توصیف تو در سورۀ نور است
تو خود شجر نوری و دل، وادی طور است
مدح تو عیان است در انجیل و به تورات
قرآن تو فـوق صُحُـف و فـوق زَبور است
زهـرای تـو مرضیه و انسیّـه و حورا
خاکِ قدمِ فضّۀ او سرمـۀ حور است
آییـن تـو، قرآن تـو، دین تو هماره
بر امت تو باعث فخر است و غرور است
سوگنـد بــه ذاتِ احــدِ قـادرِ منان
میلاد تو یک هدیۀ پاک است به انسان
آیینۀ رحمـانی و رحمــان بــه تــو نازد
آرنــدۀ قــرآنی و قـرآن بــه تــو نــازد
عیسـای مسیحا به فلک، مـدح تـو گوید
بـالله قسـم، موسی عمـران بــه تـو نازد
چرخ و فلک و ارض و سما و مه و خورشید
جـن و بشـر و حـوری غلمـان به تو نازد
سوگند به انسان که قسم خورده خدایش
حق است که پیش از همه، انسان به تو نازد
تو جـان علـی هستی و او جـان تو، آری
والله کـه در جسـم علـی، جان به تو نازد
"میثم" به تو نازد که بوَد مدحسرایت
ای خواجـۀ عالم! همه عالم به فدایت