متن نوحه در ادامه ی مطلب
نور چشم ترم ، ای ز جان بهترم
سوی بابا بیا ، این دم آخرم
سر به خاک غریبی می گذارم
آتش زهر کین در سینه دارم
بین زنجیر و غل جان می سپارم
رضا ، رضا ، رضا ، رضا
بال و پربسته ام ، مضطر و خسته ام
ارث زهرا شده دست بشکسته ام
دیدنی گشته اینجا سوز و آهم
سر زانوی من شد سجده گاهم
غیر مرگ از خدا چیزی نخواهم
رضا ، رضا ، رضا ، رضا
نور چشم ترم ، ای ز جان بهترم
سوی بابا بیا ، این دم آخرم
سر به خاک غریبی می گذارم
آتش زهر کین در سینه دارم
بین زنجیر و غل جان می سپارم
رضا ، رضا ، رضا ، رضا