ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تا در بیت الله الحرام از آتش بیگانه سوخت
کعبه ویران شد ، حرم از سوز صاحب خانه سوخت
شمع بزم آفرینش با هزاران اشک و آه
شد چنان کز دود آهش سینه کاشانه سوخت
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تا در بیت الله الحرام از آتش بیگانه سوخت
کعبه ویران شد ، حرم از سوز صاحب خانه سوخت
شمع بزم آفرینش با هزاران اشک و آه
شد چنان کز دود آهش سینه کاشانه سوخت
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گوهری سنگین بها از ابر گوهربار ریخت
کز غم جانسوز او خون از در و دیوار ریخت
تا ز گلزار حقایق نوگلی بر باد رفت
شاخه ی طوبی مثالی را ز آسیب خسان
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
سینه ای کز معرفت گنجینه ی اسرار بود
کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود ؟
طور سینای تجلی مشعلی از نور شد
سینه ی سینای وحدت مشتعل از نار بود