ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
زندگی ارزش ندارد بی ولای فاطمه
قلبم آرامش ندارد بی ولای فاطمه
در سماوات و زمین گر نور می بینی از اوست
مهر و مه تابش ندارد بی ولای فاطمه
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
زندگی ارزش ندارد بی ولای فاطمه
قلبم آرامش ندارد بی ولای فاطمه
در سماوات و زمین گر نور می بینی از اوست
مهر و مه تابش ندارد بی ولای فاطمه
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
سجده های فاطمه شب زنده دارم می کند
مِهر او زیباتر از فصل بهارم می کند
هرچه دارم از دعای مادرم دارم که او
با دعایش لطف زهرا را نثارم می کند
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تا آسمانی هست پرواز است بالی هست
در دل امیدی هست تا راه وصالی هست
شکر خداوندی که با تو آشنایم کرد
در سجده می افتم که نورت این حوالی هست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دست دستاس تو نان داد همه دنیا را
کرمش برد پی شغل گدایی ما را
قرص خورشید همان نان سر سفره ت بود
رفت تا پر کند از گندم تو بالا را
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
لحظه های عاشقی پیش تو معنا می شود
قطره با یک گوشه ی چشم تو دریا می شود
از کرامات تو آوردند در تاریخ که
دختر نه ساله ای امّ ابیها می شود