ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
و قبل از اینکه مرا هم از این سرا ببرید
کمک کنید مرا سمت کربلا ببرید
تمام قامت من را شکسته داغ حسین
کمک کنید مرا دست بر عصا ببرید
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
و قبل از اینکه مرا هم از این سرا ببرید
کمک کنید مرا سمت کربلا ببرید
تمام قامت من را شکسته داغ حسین
کمک کنید مرا دست بر عصا ببرید
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
به روی دل، غم و داغ تو را گذاشته ام
به روی شانه ی خود کربلا گذاشته ام
برای آنکه مرا غُصه ی تو پیر کند
به روی کُلِّ جوانیم پا گذاشته ام
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود
صبرش امان حوصله ها را بریده بود
وقتی که از حوالی میدان گذشته بود
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
زینبم نائبة الزهرایم
مادرم گفته که بی همتایم
بشنوید ارض و سما! آوایم
این حسینی که بُوَد، آقایم ...