ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دشمنانت یک طرف ، آن آشنا از یک طرف
بی وفایی یک طرف ، زهرِ جفا از یک طرف
کلِ عالم خون بگرید در عزای تو کم است
ارضیان از یک طرف ، اهلِ سما از یک طرف
ارباً إرباً شد دلت از فتنه و نامردیش
زهرِ کاری یک طرف ، رقاصه ها از یک طرف
تشنه ای و ... طالبِ آبی و ... این ها یک طرف
بر زمین می ریزد آب ، آن بی حیا از یک طرف
می کشد جسم تو را تا بام خانه ، پیکرت
می خورد بر کنج پله ، بی هوا از یک طرف
خاطراتِ کوچه و گودال پیرت کرده اند
داغِ مادر یک طرف ، کرب و بلا از یک طرف
تشنگی تاب و توانش را ربود و ناگهان
بر زمین افتاد از زین شاه ما از یک طرف
پیر مردان آمدند و بهرِ قربت می زدند
با لگد از یک طرف ، چوبِ عصا از یک طرف
کربلا بال کبوتر نیست ، جانم را گرفت ...
... بادِ داغ از یک طرف ، زلفِ رها از یک طرف
روزی ماه محرم از شما خواهم گرفت
رزقِ اشک از یک طرف ، سوز و نوا از یک طرف
از سوی قم یا خراسان یا که از عبدالعظیم
راهیَم کن اربعین کرب و بلا از یک طرف