ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
زیبایی ایام جمال حسنین است
دشمن خجل از جاه و جلال حسنین است
فرمود که سرخیل جوانان بهشت اند
این ذکر دل انگیز مدال حسنین است
حکم و سند بخشش سینه زن عاشق
در روز جزا در پر شال حسنین است
دادند به آن پیر چه خوش درس وضو را
این اندکی از اوج کمال حسنین است
آنجا که ببخشند عطا غیر خودی را
غفلت ز خودی کار محال حسنین است
اندیشه مکن از غم هجران شب مرگ
آندم به خدا صبح وصال حسنین است
کردند شفاعت چو ز وحشی عجبی نیست
احسان به گنهکار روال حسنین است