ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
من هم به روی نیزه ببین گریه می کنم
بر ماجرای توست چنین گریه می کنم
کلی نگاه دور و برت پرسه می زند
اصلا فقط برای همین گریه می کنم
بر روی نیزه آیه ی اصحاب کهف را
می خوانمش به صوت حزین گریه می کنم
بر آستین که چاره ی تاراج معجر است
بر خاندان پرده نشین گریه می کنم
بر آیه های احمر بر چوب محملت
برآن شکاف روی جبین گریه می کنم
بر اضطراب دخترک نازدانه ام
کز روی ناقه خورده زمین گریه می کنم
آه از دمی که شهر مدینه خبر شود
بر حال و روز ام بنین گریه می کنم
دلشوره از خرابه و بازار دارم و
گاهی بر آن و گاه بر این گریه می کنم
بحمدلله مجموعه خوبی دارید
در پناه 14 معصوم ماجور باشید
التماس دعا
یاعلی