ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
از دل حجره ی تاریک که بسته است درش
می رسد ناله ای و دل شده خون از اثرش
چیست ؟ این ناله ی سوزنده و از سینه ی کیست ؟
صاحب ناله مگر سوخته پا تا به سرش
این فروغ دل زهراست که خون است دلش
این جگر گوشه ی موساست که سوزد جگرش
این جواد است که از تشنگی و سوزش زهر
جان سوزان بود و ناله ی جانسوز ترش
خانه اش قتلگه و همسر او قاتل اوست
بارالها تو گواهی که چه آمد به سرش
همسر مرد برایش پر و بال است ولی
همسر سنگدل او بشکسته است پرش
آتش زهر چنان کرده به جانش تأثیر
که کند هر نفس سوخته اش تشنه ترش
شهر بغداد بود شاهد مظلوم دگر
پسری را که دهد جان ز ستم چون پدرش
کاش می بود غریب الغربا در آنجا
تا زمانی نگرد غربت تنها پسرش