ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
اهل همین حوالی ام ، از شهر سیب ها
چشم انتظار، مثل تمام غریب ها
این سال ها بدون تو از دست رفته ام
از دست روزگار فراز و نشیب ها
گفتم دو بیت شعر بگویم خدا کند
طوری شود نباشم از این بی نصیب ها
شاعر سلام خسته نباشی ، غزل بخیر
خوش باش در میان گل و عندلیب ها
شعرم چقدر شکل غزل های حافظ است !!
از خط و خال و زلف سیاه حبیب ها
من یوسفم ز چاه رهایم کن ای خدا
زندانی ام به خاطر بغض رقیب ها
مثل مسیح ، مثل خودم ، مثل سیب ها
تکرار می کنند مرا بر صلیب ها
... چشمم به ماه بود که دلواپست شدم
برگرد ای خلاصه ی " امن یجیب " ها
یک روز می رسی ولی آن روز هم هنوز
باور نمی کنند تو را نانجیب ها