ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
این جمعه هم ای وای گذشت و نگرانم
تا هفته ی دیگر به امید تو بمانم
هر ناله ی یابن الحسنم نامه ی دردی است
تا کی به هوای تو کبوتر بپرانم
این دلخوشی ام بس که به بازار غم تو
آن عاشق دلخسته ی بی نام و نشانم
بیداد کند تشنگی وادی حیرت
ای کوکب مقصود بده راه نشانم
یک جرعه ی تسنیم به جام جگرم ریز
تا آتش دل را به نگاهت بنشانم
با نیم نگاهی ز محبت بنوازم
دلشوره و دلواپسی افتاده به جانم
تا روی لبم نام تو گل می کند آقا
صد باغ ، شکوفا شود از عطر دهانم
همپای نفس ، یاد تو و نام تو جاری است
در سوز نهان من و در ساز بیانم
غیر از تو نمی جویم و غیر از تو نگویم
هرگز نرود یاد تو از ذهن و زبانم
پای آبله افتاده ام از پای ، مدد کن
کز قافله ی منتظران باز نمانم
امداد کن ای اشک دل شعله ورم را
کاین بغض گلوگیر بریده است امانم