ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
حالا زمین کربلا چشمان تر دارد
حالا پس از این خیمه های در به در دارد
دستان او را از سر زینب بُریدند
حالا بگو که خیمه آیا بال و پر دارد ؟
عباس را از علقمه آقا نیاورده
آوردنش تا خیمه گویا دردسر دارد
حتی ز جسم ارباً اربای علی اکبر
جسمی ز هم پاشیده و آشفته تر دارد
در پیش چشمان حسین ای قوم نگذارید
هر نیزه ای یک تکه از عباس بردارد
دارد لباسش را به غارت می برد این قوم
حالا دگر ام البنین حالی دگر دارد