ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
مظلومم و به داغ و بلا مبتلا منم
عمری سفیر واقعه ی کربلا منم
یک عمر گریه کرده ام از غربت حسین
بنیان گذار نهضت اهل بُکا منم
دارم به دوش خود علم انقلاب اشک
از کربلا پیمبر اشک و دعا منم
من پاره ی تن بدنی پاره پاره ام
نور نگاه خامس آل کسا منم
جای کفن برای تن بی سر حسین
آن کس که خواست بهر پدر بوریا منم
از مقتل امام ، عبورم ، که داد خصم
در قتلگاه عابد افتاده پا منم
با کعب نی تمام تنم را کبود کرد
با ریسمان و سلسله ها آشنا منم
من دیده ام هجوم حرامی به خیمه را
دل خون ترین امام پس از نینوا منم