خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حاج محمود ژولیده» ثبت شده است

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از بس که پای تا سرم آتش گرفت و سوخت

شیرازه های پیکرم آتش گرفت و سوخت

آتش ز جان سوخته ام شعله می کشد

از آن زمان که مادرم آتش گرفت و سوخت

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


وای از ظلم که همدرد شب تارم کرد

درد غربت به خدا خسته و بیمارم کرد

من که درد همه را خویش دوا می کردم

در تب زهر جفا درد گرفتارم کرد

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


من که شد گوشه ی تبعید ، عبادت ، کارم

سال ها دشمن من داد ز غم آزارم

دوستان شیفته ی خلق خوش و رفتارم

دشمنان نیز خجالت زده از کردارم

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آن دشمنی که بر جگرم نقش غم کشید

جان از تنم به حربه ی زهر ستم کشید

ابنُ الرضایم و ز رضا ارث برده ام

زهر جفا مرا به همان پیچ و خم کشید

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


السلام ای دلیل کَرَّمنا

ای به عالم امام ، آمَنّا

به مسلمانیِ خودت سوگند

طاعتت واجب است ، سَلَّمنا

مسافر کربلا

029

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سجده های فاطمه شب زنده دارم می کند

مِهر او زیباتر از فصل بهارم می کند

هرچه دارم از دعای مادرم دارم که او

با دعایش لطف زهرا را نثارم می کند

مسافر کربلا

05

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دل ما معتکف کوی خدا شد الحمد

درِ این ماه به روی همه واشد الحمد

رحمت و مغفرت از لطف خدا می بارد

دعوت عام ز هر شاه و گدا شد الحمد

مسافر کربلا

06

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


با همین سوز که دارم بنویسید حسین

هر که پرسید ز یارم بنویسید حسین

ثبت احوال من از ناحیۀ ارباب است

همۀ اهل و تبارم بنویسید حسین

مسافر کربلا

04

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای نور عظیم رستگاری

وی در دل و جان زلالِ جاری

ای بسته دو دیده بر دو دنیا

وا کرده نگاه سوی عُلیا

مسافر کربلا

06

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ذکرت ای عباس مستم می کند

مست چون جام الستم می کند

گرچه اهل عقل تکفیرم کنند

عشق ، تاسوعا پرستم می کند

مسافر کربلا

07

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


فقیر روی حسینم که قبله ام عشق است

گدای کوی حسینم که قبله ام عشق است

به لطف دوست منم از تبار احبابش

محبّ کوی حسینم که قبله ام عشق است

مسافر کربلا

06

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای دلنواز قاری قرآن خوش آمدی

در بیت وحی با لب خندان خوش آمدی

ای العطش ترانه ی قبل از ولادتت

مادر فدات با لب عطشان خوش آمدی

مسافر کربلا

حسین89

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای اتصال نوری ما تا خدا حسین

بی تو نبود خلقت ما کیمیا حسین

ای نور تو امانت اصلاب شامخه

گشتی شهود خلق وعیان شدخدا حسین

مسافر کربلا

20

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای دامنه ی وصف تو گسترده به عالم

المنة لله که تویی سید خاتم

ای رحمت رحمان به تو تفویض محمد

ریزد ز سر انگشت تو صد حضرت حاتم

مسافر کربلا

صاحب

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دیدن هجوم غصه و دم برنیامدن

تنها مرام توست یکسر نیامدن

دارد ظهور یوسف دل دیر می شود

سخت است این جدایی و دلبر نیامدن

مسافر کربلا

1

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تا تو به دل نظر کنی دیده پر آب می شود

حال ، خراب می شود سینه کباب می شود

تا تو نظر نیفکنی حال بکا نمی رسد

آدم اگر دعا کند بی تو جواب می شود

مسافر کربلا

02

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


با همین سوز که دارم بنویسید حسین

هر که پرسید ز یارم بنویسید حسین

ثبت احوال من از ناحیۀ ارباب است

همۀ اهل و تبارم بنویسید حسین

مسافر کربلا

1

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گر چه دیدار برادر نرسیدی بانو!

بدنی زیر سم اسب ندیدی بانو!

خبرِ چند برادر تو شنیدی امّا

سرِ نی آیۀ قرآن نشنیدی بانو!

مسافر کربلا

2

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مهربانا  مهربانی کرده ای

خشت و گل را آسمانی کرده ای

حکمت از دل دُرفشانی می کند

با قلم قلبم تبانی می کند

مسافر کربلا

2

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آن دلبری که بندگی ات را روا نوشت

ما را غلام حلقه به گوش شما نوشت

روز ازل مربی اشراق عاشقی

نام ترا به صفحه ی دلهای ما نوشت

مسافر کربلا

حسین

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


با احتیاج آمده ام هیئت حسین

اعجاز می کند به خدا محنت حسین

سائل کجاست تا بدهد سلطنت به او

اقبال کرده است به من دولت حسین

مسافر کربلا


4

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


همه مجذوب یک خبر بودند

بی قرار پیامبر بودند

همه در انتظار لحظۀ ناب

جذب اخبار معتبر بودند

مسافر کربلا

6

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گاهی غزل بخوانم و گاهی غزل شوم

گاهی به تکه پاره ای از دل بدل شوم

گاهی که صحبت از لب لعل تو می کنم

انگار که تعارف جامی عسل شوم

مسافر کربلا

4

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دُردی کِش بلای توام یا محمّدا

دیوانه ی ولای توام یا محمّدا

گویند هر که را تو بخواهی بلا دهی

مستانه ی بلای توام یا محمّدا

مسافر کربلا

11

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دیگر طبیب بر سر بالین نیاورید

بالینِ من حسین و حسن را بیاورید

این شرحِ صدر، مرهمِ جان کَندَنِ من است

از سینه ام حسینِ مرا از چه می برید؟

مسافر کربلا

حسین4

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اى سینه‏ها در ناله‏اى جانسوز باشید

اى قلب‏ها محزون‏تر از هر روز باشید

اى چشم‏ها امروز بارانى ببارید

اى اشک‏ها در زخم دل مرهم گذارید

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مظلومم و به داغ و بلا مبتلا منم

عمری سفیر واقعه ی کربلا منم

یک عمر گریه کرده ام از غربت حسین

بنیان گذار نهضت اهل بُکا منم

مسافر کربلا
001
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دستش از عمه کشید و بدنش می پیچید

زیر پایش عربی پیرهنش می پیچید

گِردبادی ز خیامی به نظر می آمد

گِردش انگار زمین و زمنش می پیچید

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما