خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

06

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از همان روز ازل خاک مرا ، آب  تو را

دست معمار از احسان به هم آمیخته است

و شدی باب حوائج ، و شدم سائل تو

دستها را به عبای تو در آویخته است

آسمان جای شما بود ، ولی حیف چه شد ...

... آب باران به دل چاه فرو ریخته است ؟

 

من از این واقعه تا روز جزا حیرانم

 

و بنا بود که محراب دعایت بشود

ولی افسوس در این چاه زمینگیر شدی

صورتت رنگ عوض کرده ، عذارت نیلی است

چه بلائی به سرت آمده که پیر شدی ؟

تو همانی که به جبریل پر و بال دهد

پس چگونه بنویسیم که زنجیر شدی..!؟

 

من تو را بانی جبرئیل امین می دانم

 

چارده سال تو را گوشه زندان دیدم

چارده قرن اگر گریه کنم باز کم است 

استخوان هات چو گیسوت مجعد شده اند

این هم از همرهی آهن و زنجیر و نـم است 

و شنیدم بدنت چون پر گل نازک شد

زیر این نازکِ گل ، قامت خورشید خم است

 

در عزایت همه ی عمر رثا می خوانم

 

چه غریبانه روی تخته‌ی در می رفتی

بال و پرهای پرستوئی ات  هر جا می ریخت 

دهنی یخ زده آن روز جگر ها را سوخت

آتشی تلخ به کام همه دنیا می ریخت 

پسری آمده بود و ... پدری را می برد...

... اشکها بود که در غصه بابا می ریخت

 

باز  از گریه معصومه ی تو گریانم

 

تا نوشتم در و آتش ، قلم از سینه شکست

عرق خجلت پیشانی دنیا می ریخت

گرچه باور نتوان کرد ولی دیده شده ست

رد پای گل نی را که به صحرا می ریخت 

سال ها در پی این نیزه‌ی سرگردانم


تا مگر لب بگشاید بشود قرآنم



نظرات  (۰)

از نظرات خوب خود ما را بهره مند سازید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما