ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
سلام ای زاده ی حیدر سلام ای ماه دل آرا
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
دمِ میخانه بنشستم اگر چه غافل و پستم
ولی من نوکرت هستم نگاهی کن بر این شیدا
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
سلام ای زاده ی حیدر سلام ای ماه دل آرا
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
دمِ میخانه بنشستم اگر چه غافل و پستم
ولی من نوکرت هستم نگاهی کن بر این شیدا
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
جامِ مِی عشاق پر از باده ی ناب است
این مستی بی سابقه تقصیر شراب است
هر کس که خمار است و پریشان و خراب است
بر او ز دل میکده اینگونه خطاب است :
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
عباس عاشقی است که همتا نداشته
کس تاب درک عاشقی اش را نداشته
محرابِ ابروان ابالفضل قبله است
گیرم که شهر ، صحنِ مصلا نداشته
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
میخانه چه غوغا شده ساقی که رسیده است
رنگ از رخ مستان ، همه از شوق پریده است
ساقی که اباالفضل شود مست زیاد است
مستان همه خوشحال که دلدار رسیده است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
آغاز کردم شعر خود را با اباالفضل
اذن ورودم در غزل شد یا اباالفضل
هر مشکلی از دیدِ من سهل است تا هست
مشکل گشای مردم دنیا اباالفضل
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
روزی شعر من امشب دو برابر شده است
چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است
چون که بانوی کلابیه پسر آورده
چشم وا کن ، پدر خاک قمر آورده
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
در فضایی ملکوتی تر و روحانی تر
دفتر شعر من امشب شده نورانی تر
دل به دریا زدم این مرتبه ؛ طوفانی تر
آسمانی ترم این دفعه و بارانی تر