ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
باید دوباره خیمه ی غم دست و پا کنیم
پرچم ، کُتل ، کتیبه ، علم دست و پا کنیم
بعد از دو ماه گریه به ارباب بی کفن
اشکی برای شاه کرم دست و پا کنیم
بوی حسن وزیده ز اشعار محتشم
وقتش رسیده لوح و قلم دست و پا کنیم
" باز این چه شورش است که در خلق عالم است "
یعنی نوای " وا حسنم " دست و پا کنیم
باید مقدمات سفر تا مدینه را
حتی شده به رنج و الم دست و پا کنیم
آنجا بساط روضه ی مردی کریم را
در کوچه ها قدم به قدم دست و پا کنیم
طرح ضریح فرشچیان باشد و سپس
یک نقشه هم برای حرم دست و پا کنیم
وقتی که سفره دار ، کریم است بهتر است
کیسه برای سیم و دِرم دست و پا کنیم
امشب خدا برای حسن سینه می زند
باید زمینه ، نوحه ، دو دم دست و پا کنیم
طشتی برای شاه غریبی که ناله زد :
" می سوزد از ستم جگرم " دست و پا کنیم