ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
پای دعایم با گنه زنجیر گشته
" آقا بیا " هایم چه بی تاثیر گشته
من خواب دیدم ماه پشت ابر مانده
خوابم به هجر روی تو تعبیر گشته
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
پای دعایم با گنه زنجیر گشته
" آقا بیا " هایم چه بی تاثیر گشته
من خواب دیدم ماه پشت ابر مانده
خوابم به هجر روی تو تعبیر گشته
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
باید دوباره خیمه ی غم دست و پا کنیم
پرچم ، کُتل ، کتیبه ، علم دست و پا کنیم
بعد از دو ماه گریه به ارباب بی کفن
اشکی برای شاه کرم دست و پا کنیم
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
از فراق من و دلدار چهل روز گذشت
از شب آخر دیدار چهل روز گذشت
از همان شب که زن و بچه ی دلخونت را
من شدم قافله سالار چهل روز گذشت
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای آخرین سلاله ی زهرا تبارها
ای وارث شکسته دل ذوالفقارها
بی تو چهار فصل دل من خزانی است
چشم انتظار آمدن تو بهارها
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
به بزم ماتم جدّت ، بیا اباصالح
شده محرّم جدّت ، بیا اباصالح
شعار صبح ظهور تو یالثارات است
به زیر پرچم جدّت ، بیا اباصالح
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
خاکستر وجود مرا می دهد به باد
سنگینی عزای تو یا حضرت جواد
تشنه ، میان خانه ی خود دست و پا زدی
یک جرعه آب ، همسر تو ، دست تو نداد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
باید برای از تو سرودن وضو گرفت
یک گوشه ای نشست و به لب ذکر هو گرفت
با پای دل مسافر صحن عتیق شد
آنجا ز دست ساقی کوثر سبو گرفت
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
زخمی که هست بر جگر من جدید نیست
سوزانده جانم و به اجل هم امید نیست
آتش کشیده اند در خانه ی مرا
این کارها ز دشمن حیدر بعید نیست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ساقی میخانه ام من می فروشی می کنم
باده نوشان را رها از این خموشی می کنم
مست می سازم تمام خلق را از جام عشق
هر دل سرگشته را می افکنم در دام عشق
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تا نفس در سینه دارم یاد زهرا می کنم
خویش را وقف دل ناشاد زهرا میکنم
صاحبش زهراست هر جا که حسینیه بود
پس دل خود را حسین آباد زهرا می کنم