ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گناه ، پشت گناه و گناه ، پشت گناه
چه توبه ای ؟! که فقط هست آه ، پشت گناه
جوانی است زمان رسیدن به خدا
جوانی ام همه اش شد تباه ، پشت گناه
رجب گذشت ... یکی هم به داد من برسد
چرا که نیست دلم رو به راه ، پشت گناه
رسید سوی من آقا و رفت از دستم
دوباره روزی دیدار ماه ، پشت گناه
حکایتی است پر از دردِ خنده عاشقی ام
دو چشم خیسِ نشسته به راه ... پشت گناه !!!
دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم
به پیش یار شدم رو سیاه ، پشت گناه
گناه هیچ کسی نیست ، با خودم قهرم
همیشه رفته سر من کلاه ، پشت گناه
چقدر گفتمت ای دل برو به کرب و بلا
حرم نرفته شدی بی پناه پشت گناه