" خواب یاران " " استخوانِ در گلو " یعنی همین | مناجات با حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

" خواب یاران " " استخوانِ در گلو " یعنی همین

غافلیم و حاصل دوری از او یعنی همین

عمرمان طی شد به فکر آرزوهای بلند

سُکر جهل آرزو در آرزو یعنی همین

هوای قلب حسینی ؛ دو چشم بارانی است | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

هوای قلب حسینی ؛ دو چشم بارانی است

هوای میکده از نام دوست رحمانی است

گرفته شور محبت همه وجودم را

جدایی من و عشق حسین ویرانی است

بر هم نزن نماز مرا ، بی هوا نزن | شهادت حضرت امام صادق علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

بر هم نزن نماز مرا ، بی هوا نزن

حالا که می زنی ، جلوی آشنا نزن

سجاده و عبای مرا می کِشی ، بکش

اما لگد به تربت کرب و بلا نزن

هر کس برای توبه مصمم نمی شود | مناجات با خدا | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

هر کس برای توبه مصمم نمی شود

با صد هزار موعظه آدم نمی شود

امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم

فردا همین مجال فراهم نمی شود

در سینه مانده آهم ، خیلی دلم گرفته | مناجات با خدا | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

در سینه مانده آهم ، خیلی دلم گرفته

خسته از اشتباهم ، خیلی دلم گرفته

بر نفس خود اسیرم ، از شرم سر به زیرم

از بس که رو سیاهم خیلی دلم گرفته

+ فکری برای وضع بد این گدا کنید | مناجات با امام زمان | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

فکری برای وضع بد این گدا کنید

باشد قبول من بدم اما دعا کنید

هر کار می کنم دلم احیا نمی‌شود

قرآن به نیت من بیچاره وا کنید

بدون عشق دلسردم ، کمی آقا نگاهم کن | مناجات با امام زمان | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

بدون عشق دلسردم ، کمی آقا نگاهم کن

سرا پا غصه و دردم ، کمی آقا نگاهم کن

درختی بی ثمر هستم ، برایت دردسر هستم

خزانم ... شاخه ای زردم ، کمی آقا نگاهم کن

گناه ، پشت گناه و گناه ، پشت گناه | مناجات با امام زمان | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

گناه ، پشت گناه و گناه ، پشت گناه

چه توبه ای ؟! که فقط هست آه ، پشت گناه

جوانی است زمان رسیدن به خدا

جوانی ام همه اش شد تباه ، پشت گناه

روزی ام را روزگارم تا که آجر می کند | مناجات با امام زمان | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

روزی ام را روزگارم تا که آجر می کند

ظرف خالی مرا صاحب زمان پر می کند

من کمی سختی که می بینم شکایت می کنم

آدم عاقل ولی اول تفکّر می کند

+ گدای اهل بیت تا به آستانه می رسد | ایام فاطمیه | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

گدای اهل بیت تا به آستانه می رسد

عطا و لطف هل اتی ز هر کرانه می رسد

چرا دو دست ما به سوی دشمنان دراز شد ؟!

مگر که رزق و روزی از سوی سما نمی رسد ؟

هرچه بد تا می کنم با من مدارا می کنی | مناجات با حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

هرچه بد تا می کنم با من مدارا می کنی

 از سر لطف و کرم با بی حیا تا می کنی

حاجتم را می دهی تا من تقاضا می کنم

دردهایم را خودت فوراً مداوا می‌کنی

شب جمعه است هوایت نکنم می میرم | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

شب جمعه است هوایت نکنم می میرم

یادی از صحن و سرایت نکنم می میرم

ناله و شِکوه حرام است بر عشّاق ولی 

از فراق تو شکایت نکنم می میرم

غربت کشیده آشنایش فرق دارد | مناجات با حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

غربت کشیده آشنایش فرق دارد

آهش ... صدایش ... گریه هایش فرق دارد

فهمیده هر کس ذره ای دوری چشیده

هجران زده حال و هوایش فرق دارد

نامحرم آوردم دل و محرم گذشتم | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

نامحرم آوردم دل و محرم گذشتم

بر دل نوشتم : " دوستت دارم ... " گذشتم

عشق است و عاشق هر چه دارد نذرِ عشق است

از مادرم ، دار و ندارم هم گذشتم

آن کعبه ای که صاحب کعبه دچارش شد | شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

آن کعبه ای که صاحب کعبه دچارش شد

قسمت نشد حاجی شود ، حق بی قرارش شد

یک روز بین شیرها الله اکبر گفت

شیر درنده محو او گشت و دچارش شد

آن که سائل از عطایایش تحیر می کند | شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

آن که سائل از عطایایش تحیر می کند

غربت و غم سینه اش را روز و شب پر می کند

می رود مسجد به منبر سَبّ حیدر می کنند

بین کوچه می رسد با خود تفکر می کند

از غم هجر کنم ترک جماعت گاهی | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

از غم هجر کنم ترک جماعت گاهی

می زند بر دل من شور محبت گاهی

شب جمعه شد و یاد حرمت افتادم

می چشم از غم هجران تو تربت گاهی

شده وقت علی گفتن ، سرِ دیوانه آوردم | عید سعید غدیر خم | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

شده وقت علی گفتن ، سرِ دیوانه آوردم

لبم را سوی این باده چه بی صبرانه آوردم

اگر میزان علی باشد ، عمل هرگز ندارم من

فقط بارِ محبت را به روی شانه آوردم

+ سخت محتاجم به خلوتگاهِ طور سامرا | مدح حضرت امام هادی علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

سخت محتاجم به خلوتگاهِ طور سامرا

قلب تاریکم شده محتاج نور سامرا

می شود دل ، گیرِ این منزل اگر عاشق شود

با دو لقمه نانِ حضرت ، از تنور سامرا

بی مهری اش کاشانه را دلگیر کرده | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

بی مهری اش کاشانه را دلگیر کرده

غم را میان سینه ام تکثیر کرده

غربت میان شهر ، جای خود بماند

غربت در این خانه دلم را پیر کرده

جام ها بی تاب از رزقِ شراب و باده اند | مناجات با حضرت امام رضا علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

جام ها بی تاب از رزقِ شراب و باده اند

صحن ها بهر حضور سائلان آماده اند

با امید وصلِ این جنت تقلا می کنند

ذره هایی که میان راه ، بین جاده اند

دارم هوای تربت شیخ الائمه | شهادت حضرت امام صادق علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دارم هوای تربت شیخ الائمه

چشمم به دست رحمت شیخ الائمه

منت خدایی را که ما را خلق کرده

از خاک پای حضرت شیخ الائمه

باید که از زمین و زمان دلبری کنی | ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

باید که از زمین و زمان دلبری کنی

نامت نهاده اند علی ، سروری کنی

پروانه ی دلم به تمنای شعله ات

بالش گشوده است که خاکستری کنی

با همین اشک سحر کار تکلم می شود | مناجات با حضرت امام رضا علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

با همین اشک سحر کار تکلم می شود

با وجود چشمه کِی حرف از تیمم می شود ؟

چشم های نیمه بازم را به لطف خود ببخش

اشکِ بیش از حد دلیل این تورم می شود

قبل از سخن و هر عملی سینه دریده | ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

قبل از سخن و هر عملی سینه دریده

حتی خود حق بهر علی سینه دریده

سر را نشکسته است ولی سینه دریده

امروز اگر ربّ جلی سینه دریده

یا علی گفتم جنونم باز هم بسیار شد | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

یا علی گفتم جنونم باز هم بسیار شد

نقطه بودم حب حیدر دور من پرگار شد

معصیت کردم ولی هر بار دستم را گرفت

اولش ستار شد ، بعدش خودش غفار شد

هر کس که تاج مهر تو بر سر ندارد | ولادت حضرت امام جواد علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

هر کس که تاج مهر تو بر سر ندارد

از سجده ی گمراهیش سر بر ندارد

سرمایه ی عشق شما راه نجات است

 بیچاره هر کس عشق تو در سر ندارد

بی هوا درب خانه ات وا شد | شهادت حضرت امام هادی النقی علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

بی هوا درب خانه ات وا شد

عده ای نانجیب آمده اند

بین سجده ، بدون عمامه

پیِ تو ای غریب آمده اند

در پادگان غربتش ماندم | مناجات با حضرت امام هادی علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

در پادگان غربتش ماندم ، از غصه آزادی نمی خواهم

وقتی حریمش رنگ غم دارد ، من رنگ آبادی نمی خواهم

گرچه کبوتر در قفس دائم ، فکر و خیالش روز آزادی است

من جلد صحن سامرا هستم ، از بند ؛ آزادی نمی خواهم

سنگ فیروزه ز نیشابور باشد بهتر است | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

سنگ فیروزه ز نیشابور باشد بهتر است

با تو این ویرانِ دل ، معمور باشد بهتر است

حرفتان نور است و جایش در میان سینه است

هرچه این دل ، بیشتر پر نور باشد بهتر است