ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
سنگ فیروزه ز نیشابور باشد بهتر است
با تو این ویرانِ دل ، معمور باشد بهتر است
حرفتان نور است و جایش در میان سینه است
هرچه این دل ، بیشتر پر نور باشد بهتر است
طالب هر چیز در محشر پیِ آن می رود
عاشقت چون با شما محشور باشد بهتر است
حال که دیدار لیلا قسمت مجنون نشد
بر همین دیوانگی مشهور باشد بهتر است
اشک هایم را نگیر اما دو چشمم را بگیر
بی رخ یوسف زلیخا کور باشد بهتر است
گریه ی در روضه ها تشنه ترم کرده حسین
آب هم گاهی اگر که شور باشد بهتر است
ظرفیت می خواهد اصلا با شما همدم شدن
خانه ام از خانه ات پس دور باشد بهتر است
آخرش سر میگذارم زیر پایت ای طبیب
زیر پاهای سلیمان مور باشد بهتر است
کربلا قسمت نشد ... پس لااقل روزی ما
تا سحر سینه زنی و شور باشد بهتر است
دوست دارم بشنوم یک یا حسین و جان دهم
این حسین جان از لب منصور باشد بهتر است
دست های قاتلت لرزید ... اصلا بگذریم
روضه ی گودال اگر مستور باشد بهتر است