ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
هرکسی آماده ی خدمت به این دربار شد
از همان بدو ورودش محرم اسرار شد
پا به خیمه می گذاری قید دنیا را بزن
باخت آن قلبی که مشغول غم اغیار شد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
هرکسی آماده ی خدمت به این دربار شد
از همان بدو ورودش محرم اسرار شد
پا به خیمه می گذاری قید دنیا را بزن
باخت آن قلبی که مشغول غم اغیار شد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تا که روزی گدایان از کریمان می رسد
رزق اشک چشم های ما فراوان می رسد
هر کجا که روضه باشد فقر ریشه کن شده
مطمئنا بر سر هر سفره ای نان می رسد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
سنگ فیروزه ز نیشابور باشد بهتر است
با تو این ویرانِ دل ، معمور باشد بهتر است
حرفتان نور است و جایش در میان سینه است
هرچه این دل ، بیشتر پر نور باشد بهتر است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
هستی بدون گوهر مهرت بها نداشت
دیگر چه داشت حضرت حق ، گر تو را نداشت ؟
گلخانه بود اگر همه عالم بدون تو
ویرانه بود بی گل رویت ، صفا نداشت
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
غیر از غم معشوق در عالم خبرى نیست
جایی خبرى نیست که از غم خبرى نیست
پروانه پرش سوخت ولى آبرویش شد
ما هم دلمان سوخته ، این کم خبرى نیست
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
آخر عشـق تو مرا اهل سحــر خواهد کرد
چشم خشکیده ام از مهر تو تر خواهد کرد
بنده ی خوب شدن بسته به یک غمزه ی توست
گوشه چشمت دل ما زیر و زبر خواهد کرد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
مشکلاتم با توسل کردن آسان می شود
دردهایم غالبا در روضه درمان می شود
ابر چشمانم فقط بهر شما باریده است
شکر ، در ماه عزا باران دو چندان می شود
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
آیات زخمت یک به یک تفسیر دارد
هر زخم چندین روضه در تقدیر دارد
مثل حبیب این روضه ها را دوست دارم
یعنی عزادارت مراد و پیر دارد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
پیچیده در تمام جهان ماجرای تو
برداشته زمین و زمان را صدای تو
هَل مِن مُعین غربت میراث مادری
تکرار می شود وسط ماجرای تو
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
چُنانچه بهر مریضان طبیب دلچسب است
برای سائلتان عطر سیب دلچسب است
اگر چه ناله زنم از فراق کرب و بلا
ولی به یاد تو صبر و شکیب دلچسب است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
سوز همیشه ی جگرم باش یا حسین
من سینه می زنم سپرم باش یا حسین
در طول عمرجز تو پناهی نداشتم
مثل گذشته ها پدرم باش یا حسین
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
توبه از جرم و خطا ، حال سحر می خواهد
خلوت نیمه ی شب ، اشک بصر می خواهد
وادی طور همین هیئت هر هفته ی ماست
دیدن نور خدا اهل نظر می خواهد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
عالم محرم است سلامٌ علی الحسین
این ذکر عالم است سلامٌ علی الحسین
این جمله واجب است بگوییم و بشنویم
هرجا که پرچم است سلامٌ علی الحسین
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
وقتی گناهِ شهر مرا از تو دور کرد
باید برات کرب و بلا جفت و جور کرد
صد بار عقل از سر من رفت، چون نسیم
از سوی کربلای تو یک بار عبور کرد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
با احتیاج آمده ام هیئت حسین
اعجاز می کند به خدا محنت حسین
سائل کجاست تا بدهد سلطنت به او
اقبال کرده است به من دولت حسین