ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
چُنانچه بهر مریضان طبیب دلچسب است
برای سائلتان عطر سیب دلچسب است
اگر چه ناله زنم از فراق کرب و بلا
ولی به یاد تو صبر و شکیب دلچسب است
میان این همه منصب ، فقط همین که شود
مرا چو نوکری تو نصیب دلچسب است
حوائجم همه از ذکر یا حسین گیرم
اگر چه ناله ی "امن یجیب" دلچسب است
اسیر عشق تو از هر دو عالم آزادست
گدایی سر کوی حبیب دلچسب است
دوباره از در باب الحسن صدایم کن
وصال صحن و سرایت عجیب دلچسب است
به حکم عشق اگر جان ز تن رود بیرون
میان روضه ی شاه غریب دلچسب است
اگر که حکم کند رهبرم شود غوغا
که سر بریدن آل فریب دلچسب است