ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
هستی بدون گوهر مهرت بها نداشت
دیگر چه داشت حضرت حق ، گر تو را نداشت ؟
گلخانه بود اگر همه عالم بدون تو
ویرانه بود بی گل رویت ، صفا نداشت
ایجاد ممکنات به عشق تو بود و بس
بیهوده بود خلقت اگر کربلا نداشت
شیرازه ی کتاب وجود از وجود توست
بی تو حسین ، عالم امکان بقا نداشت
سر خط مشق خلقت حق ، نام پاک توست
بی تو صحیفه ی ازلی ابتدا نداشت
بی بهره از تجلی روح عظیم توست
بی همتی که مجلس ذکرت بپا نداشت
خون خدا و خاک ، عزیز خدا بگو
دشمن مگر ز حضرت زهرا حیا نداشت ؟
چشم زمانه دید زدی دست و پا به خون
جز ذکر العجل نِیِ جان ها نوا نداشت