ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
غیر از غم معشوق در عالم خبرى نیست
جایی خبرى نیست که از غم خبرى نیست
پروانه پرش سوخت ولى آبرویش شد
ما هم دلمان سوخته ، این کم خبرى نیست
دنیا نتوانست ز ما گریه بگیرد
بین غم تو از غم عالم خبرى نیست
من توبه نکردم مگر از راه توسل
بی نام تو از توبه آدم خبرى نیست
گفتند درِ خانه ی غیر تو شلوغ است
گفتند ولى رفتم و دیدم خبرى نیست
رزقِ همه اینجاست و رزّاق هم اینجاست
والله در خانه ی حاتم خبرى نیست
"گرماى گنه سوز حرم"خورد به ما ، پس...
از سوختنِ بین جهنم خبرى نیست
از ناحیه ی توست عنایات خداوند
بى تو به خدا پیش خدا هم خبرى نیست
ده ماه همه منتظر ماه تو هستند
در سال به جز ماه محرم خبرى نیست
عمامه ندارى و عبا نیز ندارى
اى واى که از پیرهنت هم خبرى نیست